انواع "ما" در زبان عربی
کلمه ی «ما» در زبان عربی هشت معنی مختلف داره، ولی قبل از اینکه به معنی بپردازیم باید بدونیم این کلمه جزء کدوم یک از سه نوع کلمه (اسم، فعل، حرف) هست. جالبه بدونید که «ما» هم اسم هست، هم فعل است و هم حرف!!! به نمودار زیر توجه کنید:
اول «ما» رو در اسم بررسی میکنیم. پس باید بدونیم نکره هست یا معرفه.
«ما» اسم به دو قسمت تقسیم میشه: 1) ما معرفه (اسم موصول) 2) ما نکره (کل ما موجود)
«ما» معرفه
اسم موصول اسمی است که دو جمله ی مرتبط به هم رو به هم وصل میکنه مثلاً:
1) انسان تلاش میکند 2) انسان موفق میشود
انسانی که تلاش میکند موفق میشود
در فارسی حرف «که» این دو جمله رو به هم وصل کرد اما در عربی:
1) الانسان یجتهد 2) الانسان ینجح
إنسان الذی یتجهد ینجح
در عربی اسامی مانند الذی، التی و... این نقش رو انجام میدند که به دو دسته عام و خاص تقسیم میشند. خاص برای انسان به کار میره و عام برای غیر انسان.. حالا کلمه ی «ما» اسم موصول برای عام هست که معرفه است و دو جمله که درباره ی غیر انسان است رو به هم وصل میکنه مثلا:
1) اکتسبوا العلم 2) العلم ینفعکم
إکتسبوا علماً ما ینفعکم
در این جمله «ما» نقش همون «که» در فارسی رو داره اما چطوری از هفت ما دیگر تشخیصش بدیم؟؟؟؟
به همین راحتی.. هر وقت بعد اسم نکره «ما» اومد اون «ما» اسم موصوله
حالا سوال پیش میاد آیا ممکنه بعد از اسم معرفه ما بیاد و موصول باشه؟؟؟
جواب خیر! و دلیلش هم واضحه! وقتی ما از موصول استفاده مکنیم داریم راجع به یک اسم نکره توضیح میدیم وگرنه اسمی که برای ما معرفه باشه نیازی به توضیح نداره.
«ما» نکره
این حرف در فارسی به معنای «چیزی که» معنی میشه و در واقع یک چیز رو از بقیه چیز ها جدا میکنه برای همین بهش میگن کل ما موجود یعنی هرچیزی که وجود داره و در واقع مخفف شده ی «کلّما» هستش. مثلا:
إشرَح ما سمعتَ (به جای: إشرح کلما سمعتَ) = هرچه شنیدی توضیح بده
این «ما» اگر بر سر فعل و حرف میاد گاهی ممکنه با ما نافیه اشتباه بشه و کاملا مشابه هم هستند و باید از معنی جمله و موقعیتش تشخیصش داد. مثلاً:
(قُل ما سمعتَ) هم یعنی (آنچه شنیدی بگو) و هم یعنی (بگو نشنیدی) و هر دو تا معنی هم درست هستند.
فعل تعجب
حالا میرویم سراغ «ما» به عنوان فعل... ما در این جا معنای (چه...است) میباشد که در سه نقطه بین چه و است نود درصد اسم تفضیل میاد. در کتب درسی از این نوع ما استفاده شده اما نه ازتون پرسیده میشه و نه در قواعد اومده. ولی باید بتونید تشخیصش بدید تا متن های کتاب رو ترجمه کنید. این ما همییییشه اول جمله میاد و معمولا بعدش مضاف و مضافٌ الیه میاد که اکثرا مضاف اسم تفضیله و معمولا هم آخر جمله علامت تعجب میذارند مثلا:
ما أجمل الهواء الیوم! = چه هوای زیبایی!
ما أحسن کتاباً! = چه کتاب خوبی!
ما أروعة! = چه جالب!
«ما» نافیه
این «ما» رو در سال سوم راهنمایی درس الراعیة الصغیرة خوندید. قاعده اش هم خییییلی ساده است. هر موقع پشت سر فعل ماضی این «ما» بیاد فعل رو منفی میکنه مثلا رفت میشه نرفت، خورد میشه نخورد و... مثل:
ذهبَ ← ماذهبَ أکلَ ← ماأکلَ
البته در قرآن کریم جاهای زیادی دیده شده که این ما پشت فعل مضارع هم میاد و اون رو هم منفی میکنه؛ مثل «ولکن أکثرهم مایعلمون» اما در قواعد فصیح عربی امروزی این دستور از زبان حذف شده و فعل مضارع رو فقط و فقط «لا» منفی میکنه؛ البته نباید فراموش کنیم که در زبان عامیانه هم ما فعل مضارع رو منفی میکنه که به ما ربطی نداره.
گفتیم اگر «ما» بر سر فعل بیاد ممکنه ما نکره هم باشه به معنی (هر آنچه)؛ چاره ای نیست برای تشخیص این دوتا جز تمرین و مفهوم جمله.
«ما» إستفهام
استفهام در زبان عربی یعنی طلب فهم کردن که فارسیش میشه سوال کردن و مخفف «ماذا» هستش. ما استفهام یعنی ما پرسشی که معنی اش «چه چیز؟» است و جمله رو سوالی میکنه و و پشت هر سه نوع کلمه میاد قالبا اول جمله میاد و وقتی استفهام باشه آخر جمله علامت سوال میذارند مگر اینکه بخواند اذیتتون کنند و تشخیص رو با خودتون بذارند. به مثال های زیر توجه کنید:
ما إسمک؟ ← اسمت چیست؟
ما فی یدک؟ ← در دستت چیست؟
ما هذا؟ ← این چیست؟
ما تطلب منی؟ ← از من چه میخواهی؟
ما هو رأیک حول هذا المجال؟ ← نظر تو درباره ای این موضوع چیست؟
«ما» ناهیه
که نخوندید و نمیخونید و کم کاربرد هم هست و به دردتون نمیخوره ولی چند تا مثال میزنم براتون:
ماتقولوا = نگویید
ماتشربی = ننوش تو یک زن
ماتکن کافراً = کافر مباش
«ما» زمانیه
این ما هم مانند فعل تعجب در قواعد آورده نشده ولی در ترجمه ازتون میخواند. معنیش هم از اسمش معلومه! یعنی «مادامی که...» «تا زمانی که...» این ما معمولاً پشت فعل میاد یا بعد از فعل امر یا... به مثال توجه کنید تا مطلب دستگیرتون بشه:
فاتقّوا الله ما إستطعتم = تا زمانیکه (مادامیکه) توان دارید و میتوانید تقوای الهی پیشه کنید.
أنا أدرس ما أنجح فی الامتحانات = من تا زمانیکه که در امتحانات قبول بشم درس میخونم.
«ما» کافّه
این ما همیشه پس از حروف مشبهه بالفعل میاد و در تأکید بیشتر و بی شک حروف مشبهه تأثیر دارد. مثلا:
إنَّ اللهَ إلهٌ واحدٌ = همانا خدا، معبودی است یکتا.
إنّما الله اله واحدٌ = بدون شک خدا معبودی یکتا است.
کأنّما یرحلون إلی الموت = گویا بدون شک به سوی مرگ میروند.
با عرض سلام خدمت دوستان محترم؛ به وبلاگ منشور عربی خوش آمديد