قواعد درس دوم : جامد و مشتق
الجامد – المشتق
اسم جامد: اسمي است كه از كلمه ي ديگري گرفته نشده باشد.
مانند :‌القلم ، البيت

اسم مشتق : كلمه اي است كه از كلمه ي ديگري گرفته شده باشد. مانند : يذهبُ ،الاستخراج ، المعلم، و اسم مشتق در اصطلاح آن است كه داراي معناي وصفي بوده و ريشه ي فعلي داشته باشد. مانند : عالم، عليم.


اسم جامد :
الف)مصدري : تمام مصدرها، ثلاثي مزيد و مجرد ، رباعي مجرد و مزيد ، جامد مصدري اند و جامد مصدري يعني امكان ساختن اسم مشتق از آن وجود داشته باشد. مانند :‌علم (عالم) ، اجتهاد(مجتهد) ، نصر (ناصر)
ب) غيرمصدري : جامد غيرمصدري آن است كه امكان ساختن اسم مشتق از آن وجود ندارد، مانند :البيت ، الدّار ، القَلَم .


انواع اسم هاي مشتق :
1 – اسم فاعل : ناصر ، ضارب (ثلاثي مجرد) ، معلّم ، مجتهد( ثلاثي مزيد)
2 – اسم مفعول :منصور، مضروب (ثلاثي مجرد) ، مُرْسل ، مؤدّب ( ثلاثي مزيد)
3 – اسم مكان :مسْجد، مَعْبد، مشْهد
4 – اسم زمان : مغْرب، موْعد، مشرق
5 – صفت مشبهه :‌وزن هاي مختلفي دارد مانند : فَعَل (حَسَن) ، فعيل (كريم)، فَعلان (كسلان) ، فَعل (عذْب)
6– اسم مبالغه : وزن هاي مختلفي دارد. فعّال (جبّار) ، فعيل ( صدّيق) ، فَعِل (مظنِ)، فَعول (رؤف)
7 – اسم تفضيل : در مذكر بر وزن «أفْعل» اكبر و در مؤنث بر وزن «فُعْلي» (كبري) مي آيد.
8 – اسم آلت : برسه وزن مي آيد، مفْعل، مفْعلة ، مفْعال : مبْرد (سوهان) ، مكْنستة (جارو) ، مفتاح (كليد)

نكته ها :
1 . هر اسم فاعل يا مفعولي كه معناي آن بر ثبات و پايداري و دوام دلالت كند ف صفت مشبهه است مانند : «مالك يوم الدين» «المؤمِنُ ماهِرُ القلب و محمود العَمَل»

2 . صفت مشبهه اگر بر رنگ و عيب دلالت كند در مذكر بر وزن «اَفْعل» و در مؤنث بر وزن «فعلاء» نمي آيد مانند :
رنگ ? اَحْمَر(سرخ) أبيَض – بيْضاء (سفيد)
عيب ? اَعْرجْ ? عرْجاء (لنگ) أَعْوج – عوجاء (كج)

3 – شرط اسم تفضيل آن است كه از فعل ثلاثي مجرد معلومي باشد كه بر رنگ و عيب دلالت نكند . مانند :
اَعْلَمْ (داناتر)
أَفْضَل ( فاضل تر)
وقتي كه يكي از شرايط را نداشته باشد مصدر منصوب به آن به عنوان تمييز بعد از «شدّ» و «اكثر» و مانند آنها مي آيد.
مصدر منصوبي كه بعد از اسم هاي تفضيل بيايد ، معمولاً تمييز است مانند :
هُوَ اَشّدُّ اجتهاداً ? او مجتهدتر است
هذا اكثَر سَوادأ ? اين سياه تر است.
اَنْتَ اقلَّ مَرَضاً ? مريضي تو كمتر است.