قواعد درس 9 – حال و تمييز
الف)‌حال : اسم منصوبي است كه چگونگي فاعل يا مفعول را هنگام وقوع فعل بيان مي كند، مثال : رايتُ الطالبةَ مجتهدةٌ
حال مفرد – مشتق و منصوب
توجه : به فاعل و مفعول در اين حالت صابح حال (ذوالحال) گفته مي شود.
انواع حال : حال بر دو قسم است :
1) مفرد
2) جمله (اسميه يا فعليه )
1. مفرد : رجعَ الوالد من عمله تعباً . حال مفرد و منصوب
2. جمله : اسميه و فعليه
اسميه : خَرَجَ الطُلاّبّ من الصّفّ و هُمْ فرحون
جمله ي حاليه ، محلاً‌منصوب
فعليه : خرَجَ الطّلابُّ يَفْرحونَ
جمله حاليه، محلاً منصوب

نكته ي 1 : شرط در جمله ي حاليه آن است كه با صاحب حال يا از طريق «ضمير» و يا با «واو حاليه» مرتبط مي باشد مثل :
* شاهدتُ أخي بلعب بالكُرةِ . برادرم را در حالي كه با توپ بازي مي كرد، ديدم.
جمله ي فعليه حاليه كه با ضمير مستتر«هو» با صاحب حال ارتباط دارد.
* جاء الطالب محْفظته بيدهِ : دانش آموز در حالي كه كيفش در دستش بود، آمد.
جمله اسميه ي حاليه كه با ضمير «ه» با صاحب حال ارتباط دارد.
* هَجَمْنا علي الغدوّ و لمْ يَطْلع الفجر : به دشمن هجوم برديم در حالي كه صبح نشده بود
جمله فعليه حاليه كه با واو حاليه با صاحب حال ارتباط دارد
* خرَجَ الطّلاّبٌ من المدرسة و الكُتُبُ بايديهم : دانش آموزان در حالي كه كتاب كتاب هايشان در دستشان بود از مدرسه خارج شدند.
جمله اسميه حاليه كه با واو حاليه و ضمير با صاحب حال ارتباط دارد.

نكته ي 2 : حال در عربي معادل با قيد حالت در فارسي است. همان طور كه در ترجمه ي جمله هاي قبل مشاهده مي كنيد.

ب) تمييز : تمييز اسم منصوبي است كه ابهام را از جمله ي ماقبل خود از نسبتي كه به آن داده ايم، برمي دارد مثل :
طابَ التّلميذُ نقسا
تميز نسبت
( در اين جمله پاكيزگي را به دانش آموز نسبت داده ايم، اما براي رفع ابهام كلمه ي «نفس» آورده مي شود و مي گوئيم :نفس و وجود دانش آموز پاك شد.)
اين تمييز « تميز نسبت» ناميده مي شود و تمييز ديگري هم وجود دارد كه ابهام را از اسم قبل از خود برمي دارد و تمييز مفرد ناميده مي شود.


تمييز مفرد بعد از اين كلمات مي آيد:
1 – اسم وزن : اشتريتُ كيلوين تفّاحاً .
وزن / تمييز مفرد

2 – اسم مقدار : شربتُ كوباً شاياً .
مقدار / تمييز مفرد

3- اسم مساحت : اشتريتُ متراً قماشاً .
مساحت / تمييز مفرد

4- اسم عدد : اشتريتُ أحدَ عشرَ كتاباً .
عدد /تمييز مفرد

نكته ي 2 : تمييز وزن، مقدار و مساحت مي تواند به صورت مجرور با حرف جر بيايد مثال :
1) اشتريتُ كيلويْن من التُّفاح . تمييز
2)شربتُ كوبأ من الشّاي . تمييز
3) اشتريتُ متراً من القُماش . تمييز


كَمْ و تمييز آن :
«كَمْ» بر دو قسم است . استفهامي ( پرسشي) – خبري
«كمْ استفهامي» كم استفهامي آن است كه از آن براي معلوم و معين كردن عدد مبهمي استفاده مي شود و تميز آن مفرد و منصوب است.
مثل : كمْ تلميذاً في الصّفّ؟
تمييز مفرد و منصوب
«كمْ خبري اين«كَمْ» معني كثرت و فراواني مي دهد در مورد بسياري تعداد يك چيز كه كميت و عدد آن نامشخص است، خبر مي دهد و تمييز آن «مفرد و مجرور » است.
كمْ مجتهدٍ (تمييز، مفرد و مجرور) رأيتُ . (چه بسيار تلاشگري را ديدم ) (نامشخص است) و گاهي تمييز «كَمْ خبري» با حرف جرّ مجرور مي شود ، مانند :

كمْ مِن مجتهدٍ رأيْتٌ . كمْ مِنْ كتابِ اشْتريتُ .
تمييز و مجرور با«مِنْ» تمييز و مجرور با «مِن»

كايّن و تمييز آن :‌ «كايّن» از نظر «معني» مثل كَمْ خبري است و تمييز آن «مفرد و مجرور با حرف جرّ» است ، مثل :
كأيّن من كُتُبِ قرأتُ :
تمييز و مجرور با «مِنْ»

نكته ي 3 :تمييز نسبت در اصل «مبتدا» ، «فاعل» يا «مفعول» بوده است.

1) هر گاه تمييز در يك جمله ي اسميه بكار رود، در اصل مبتدا بوده است. مثل :
المؤمنُ اكثُر صبراً ---> ( تمييز در اصل مبتدا ) صبرُ المؤمنُ أكثُر.
2)هرگاه فعل جمله لازم باشد ( يا اسم قبل از تمييز، مرفوع باشد) تمييز در اصل فاعل است. مثل :
حسن الطالب خلقا---> (تميز در اصل فاعل) حسن خلق الطالب.
3) هر گاه فعل جمله متعدي باشد (يا اسم قبل از تمييز منصوب باشد) تمييز در اصل «مفعول» است. مثل :
فجّر اللهُ الارضَ عُيوناً ---> (تميز در اصل مفعول)فجّراللهُ عيونَ الارِض (مفعول به)