درس 5عربی3 انسانی
اِبْتَسِمْ للحياةِ!
إنَّ الدّنيا لا تَخْلو مِن الْمَتاعِب. و الْإنسانُ يُواجِهُ فـى حَياتِه الشَّدائِدَ دائماً فَيَحتاجُ إلى الْفَرَحِ و السُّرورِ حَتّي يَبْتَسِمَ لِلْحياةِ و لا يَتَضَجَّرَ منها.
ليس الْمُبْتَسِمُ لِلْحياةِ سعيداً فـى حياتِه فقط، بَل هو أقْدرُ علي الْعملِ و أجْدَرُ لِقبولِ الْمسؤوليِّةِ و أكثرُ اسْتعداداً لِمواجَهَةِ الشَّدائدِ. فهو يَقومُ باُمورٍ عظيمةٍ تَنْفَعُه و تَنْفَعُ الآخَرينَ.
اَلْإنسانُ الْعاقلُ لَوْ خُيِّرَ بَينَ مالٍ كثيرٍ أو مَنْصِبٍ رفيعٍ و بين نَفْسٍ راضيةٍ باسِمَةٍ، لَاخْتارَ الثّانيةَ. و لا قيمةَ ِللْبَسْمَةِ الظّاهرةِ إلّا إذا كانَتْ مُنْبَعِثَةً عَن نفسٍ باسِمةٍ.
كُلُّ شىءٍ فـى الطّبيعةِ باسِمٌ. فَالزَّهْرُ باسمٌ و الْغاباتُ باسمةٌ و الْبِحار و الْأنهارُ و السّماءُ و النّجومُ و الطّيورُ كلُّها باسمةٌ. و الْإنسانُ كَذلِكَ باسمٌ بِطَبْعِه!
فلا يَري الْجمالَ مَن لَهُ نَفسٌ عَبوسٌ و لا يَرَي جمالَ الْحقيقةِ مَنْ تَدَنَّسَ قَلْبُه. فكُلُّ إنسانٍ يَري الدّنيا مِن خِلالِ عَمَلِه و فِكْرِه؛ فإذا كان عمَلُه طَيّباً و فكرُهُ نَظيفاً، كان مِنظارُه الّذى يَري بِه الدّنيا نَقيّاً؛ فَيَري الدّنيا جميلةً كما خُلِقَتْ و إلّا كَدِرَ مِنْظارُه فَيَري كُلَّ شىءٍ أسْوَدَ كَدِراً.
فإذا أرَدْتَ الاِبْتِسامَ لِلْحياةِ، فَحارِبِ التَّشاؤُمَ و الْيأسَ. فإنّ الْفرصةَ سانِحةٌ لكَ و لِلْنّاسِ و النّجاحُ مفتوحٌ بابُه لكَ و ِللنّاسِ!
درس پنجم
به روي زندگي لبخند بزن!
بدون شك دنيا بدون مشكلات نميباشد (از مشكلات خالي نميباشد). و انسان در زندگي خود هميشه با سختيها روبرو ميشود پس به شادي و خوشحالي نيازمند است تا به زندگي لبخند بزند و از آن (زندگي) دلتنگ نگردد.
(انسان) خندان به زندگي، تنها در زندگيش خوشبخت نيست، بلكه در كار كردن تواناتر و براي قبول مسؤوليت شايستهتر ميباشد و آمادگي بيشتري براي رويارويي با سختيها دارد. پس او اقدام به كارهايي بزرگ ميكند كه به او و ديگران سود مي رساند.
اگر به انسان عاقل اختيار داده شود كه بين مالي فراوان يا مقامي بلند و بين نفسي خشنود و خندان يكي را اختيار كند، بدون شك دومي را برميگزيند. و لبخند ظاهري هيچ ارزشي ندارد مگرزماني كه از دروني خندان برانگيخته شود.
هر چيزي در طبيعت خندان است. گل خندان است و جنگلها خنداناند و درياها و رودها و آسمان و ستارگان و پرندگان همگي خندان هستند. انسان نيز در ذات خود خندان است.
بنابراين، كسي كه ذاتي اخمو دارد، زيبايي را نميبيند و كسي كه دلش آلوده شود، زيبايي حقيقت را نميبيند. هر انساني دنيا را از ميان عمل و فكرش ميبيند؛ پس هرگاه عملكردش خوب و انديشهاش پاكيزه باشد، عينكي كه با آن به دنيا مينگرد، پاك و پاكيزه باشد و دنيا را همانطور كه آفريده شده، زيبا ميبيند واگر عينكش تيره گردد و هر چيزي را سياه و تاريك ميبيند.
هنگامي كه خواستي به روي زندگي لبخند بزني، با بدبيني و نااميدي مبارزه كن. زيرا فرصت مناسب به تو و به مردم دست ميدهد و درِ رستگاري به روي تو و مردم باز است.
با عرض سلام خدمت دوستان محترم؛ به وبلاگ منشور عربی خوش آمديد