درس سوم : معرفه و نكره

مسلماً معرفه اسمـﯽ است كه نزد انسان ، شناخته شده باشد و نكره ناشناخته ؛ اما براﯼ شناخت آن ها چه بايد كرد تا دچار اشتباه و شك و شبهه نشويم ؟ ماپايه را براساس انواع معرفه مـﯽ گذاريم . در صورتـﯽ كه كلمه ﯼ مورد نظر جزء هيچ يك از انواع معرفه نباشد ، در قسمت نكره قرار مـﯽ گيرد . معمولاً كلمه اﯼ كه نكره است ، تنوين دارد ؛ اما تنوين مستقيماً علامت نكره نيست ؛ زيرا بعضـﯽ اسم ها اصلاً تنوين پذير نيستند و حتـﯽ بعضـﯽ از انواع عَلم تنوين مـﯽ گيرند.

معارف :

عَلـَم ( اسم خاص ) : محمدٌ ، فاطمة ، إيران ، زاينده رود ، کارون و . .


ضمير : ي ، هي ، أنتَ ، إياكَ و . .


اسم اشاره : هذا ، تلك ، هؤلاء ، هناكَ و . .


 اسم موصول : الذي ، اللذان ِ ، اللاتي ، من ، ما و . .


مُعَرَّف بأل ( تمام اسم ها يـﯽ كه با ال همراهند ) : الكتاب ، القلم ، المدرسة و . .


مُعرَّف بإضافة ( يا : مضاف به معرفه ) : "صف" در صف المدرسة ، "كتاب" در كتابي و . .

** البته علم انواع مختلف و تقسيم بندﯼ هاﯼ گوناگونـﯽ دارد كه از بحث ما خارج است . مانند انواع كنيه ، لقب ،

اضافه و غيره .

** مضاف به معرفه ، معرفه است و مضاف به نكره ، نكره . مثلا ً: "كتاب" در "كتاب التلميذ" معرفه است ، زيرا

مضاف به معرفه اﯼ شده است ، اما در "كتاب تلميذٍ " نكره مـﯽ باشد ، زيرا مضاف إليه آن نكره است .

** درهرصورت معرفه نسبت به نكره ، ارجح است وعلم نسبت به ديگرانواع معرفه ، ارجح . بنابراين درصورتـﯽ كه يك اسم علم تنوين داشته باشد ، "معرفه (از نوع علم)" محسوب مـﯽ گردد واگر يك اسم علم با ال ذكرگردد ، از انواع معرفه ،"علم" به حساب مـﯽ آيد، نه معرّف بأل. مانند: محمدٌ ،عليّ ٌ كه معرفه(علم) هستند والحسن ، الحسين معرفه(علم).